بررسی تحلیلی بازار بورس کاتد در سال‌های ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳-بخش سوم

admin

۲۴ فروردین ۱۴۰۴

بخش سوم: تحلیل میزان رقابت در معاملات و دلایل افت یا افزایش رقابت در سال ۱۴۰۳ نسبت به ۱۴۰۲

بررسی داده‌های رسمی معاملات بورس کالا در حوزه کاتد مس نشان می‌دهد که میزان رقابت خریداران بر روی قیمت پایه عرضه، در سال ۱۴۰۳ کاهش یافته است. این در حالی است که انتظار می‌رفت با کاهش عرضه و ثبات نسبی تقاضا، رقابت افزایش یابد، نه کاهش.

۱. آمار مقایسه‌ای میانگین درصد رقابت

مقایسه آماری داده ها نشان میدهد، خریداران در سال ۱۴۰۲ به‌طور میانگین ۷.۸٪ بیشتر از قیمت پایه رقابت کردند، اما این رقم در سال ۱۴۰۳ به ۵.۸٪ کاهش یافت.

۲. تضاد آماری با منطق بازار عرضه و تقاضا

در شرایط معمول بازار، اگر:
• عرضه کاهش یابد
• و تقاضا ثابت باقی بماند یا افزایش یابد

منطق اقتصادی حکم می‌کند که رقابت میان خریداران افزایش یابد. اما در سال ۱۴۰۳ دقیقاً برعکس این اتفاق افتاده است، عرضه کاتد نسبت به سال ۱۴۰۲ حدود ۳۵,۰۰۰ تن (معادل ۱۶.۵٪) کاهش داشته است اما درصد رقابت نیز کاهش یافته نه افزایش.

۳. دلیل اصلی: قیمت پایه غیرواقعی و سیاست اشتباه قیمت‌گذاری

همان‌طور که در بخش دوم گزارش به تفصیل بیان شد، شرکت ملی صنایع مس ایران در سال ۱۴۰۳، قیمت پایه عرضه را ۵۶٪ بالاتر از سال ۱۴۰۲ اعلام کرده بود، در حالی که واقعیت‌های بازار (قیمت جهانی و نرخ ارز) تنها رشد حداکثر ۳۵٪ را توجیه می‌کردند.

این افزایش بیش‌ازحد قیمت پایه، باعث شد جذابیت رقابت از بین برود. یعنی خریداران، وقتی دیدند که قیمت پایه فراتر از ارزش واقعی بازار است، ترجیح دادند یا وارد رقابت نشوند یا با حداقل اختلاف قیمت وارد رقابت شوند.

۴. جمع‌بندی و نگاه انتقادی

کاهش رقابت در شرایط کاهش عرضه، به‌وضوح نشان‌دهنده اشتباه در سیاست قیمت‌گذاری شرکت ملی مس ایران در سال ۱۴۰۳ است. قیمت پایه‌ای که به‌جای تطابق با نرخ ارز و قیمت جهانی، به‌صورت غیرمنطقی و بعضاً سلیقه‌ای تعیین شد.

کاهش درصد رقابت در سال ۱۴۰۳، در نگاه اول ممکن است این تصور را ایجاد کند که قیمت‌گذاری شرکت ملی صنایع مس ایران به واقعیت بازار نزدیک‌تر شده است. زیرا به‌طور طبیعی، هرچه رقابت کمتر باشد، می‌توان این‌گونه برداشت کرد که قیمت پایه عرضه به قیمت واقعی بازار نزدیک‌تر بوده است.

اما تحلیل دقیق‌تر تیم ما نشان می‌دهد که این برداشت در مورد سال ۱۴۰۳ کاملاً اشتباه است. اتفاقاً به اعتقاد تیم تحلیلی ما، سیاست قیمت‌گذاری شرکت ملی مس در سال ۱۴۰۳ به‌مراتب بدتر و غیرکارشناسی‌تر از سال ۱۴۰۲ بوده و خسارت‌های جبران‌ناپذیری به کل زنجیره صنعت مس وارد کرده است؛ از تولیدکننده تا مصرف‌کننده نهایی.

چرا نمی‌توان کاهش درصد رقابت را نشانه مثبت دانست؟

کاهش عرضه به‌رغم افزایش نیاز بازار:

در سال ۱۴۰۳، با وجود افزایش جمعیت، توسعه صنایع پایین‌دستی، و افزایش طبیعی مصرف کاتد در کشور، نه‌تنها عرضه افزایش نیافت، بلکه ۱۶.۵٪ کاهش پیدا کرد. در شرایطی که تقاضا رشد می‌کند، کاهش عرضه باعث فشار مضاعف می‌شود و هرگونه تحلیل نسبت دادن کاهش رقابت به واقع‌گرایی قیمتی را از اعتبار ساقط می‌کند.

سهمیه‌بندی دستوری و محدودیت کدهای بورسی:

در سال ۱۴۰۳، برخلاف سال ۱۴۰۲، محدودیت‌های شدیدی بر روی میزان خرید هر کد بورسی مجاز اعمال شد.
خریداران نمی‌توانستند بیشتر از سقف تعیین‌شده درخواست ثبت کنند. در نتیجه، تقاضای واقعی در بازار ثبت نشد و آمار رقابت به‌طور مصنوعی کاهش یافت.

اگر در سال ۱۴۰۳، شرایط مشابه سال ۱۴۰۲ وجود داشت (یعنی عرضه متناسب با تقاضا افزایش می‌یافت و سهمیه‌بندی وجود نداشت)، رقابت به‌مراتب بیشتر از سال ۱۴۰۲ می‌شد.

بنابراین، کاهش رقابت در سال ۱۴۰۳ نه‌تنها نشانه موفقیت سیاست قیمت‌گذاری نیست، بلکه نشانه‌ای است از سیاست‌های ضعیف و غیرهمراستا با منافع ملی در حوزه مس، که تبعات آن بر صنایع پایین‌دستی، تولیدکنندگان و فعالان واقعی این بازار کاملاً محسوس است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *